دیگه برام هیچی مهم نیست ، دیگه دوست ندارم به کسی کمک کنم و با کسی باشم .
زندگیمو کردم هیچ ، هیچی که اخرش پوچ هم نیست.
# خود کرده را تدبیر نیست.
ئه اون کوه رو نگفته بودم که احمق ! منظورم بغلیش بود
{مکالمه شیرین و فرهاد – دقایقی قبل از سکته زدن فرهاد}